رفتن به بالا
  • چهارشنبه - 21 مهر 1395 - 21:23
  • کد خبر : ۱۷۱
  • مشاهده :  6995 بازدید
  • چاپ خبر : مهارت در صحراشناسی، کلید موفقیت زنبورداری
زنبور عسل در صحرا
گفتگو با سید محمد رضویان

مهارت در صحراشناسی، کلید موفقیت زنبورداری

صحراشناسی و گیاه‌شناسی دو مهارت لازم برای موفقیت در حرفه زنبورداری هستند.

ارتقاء کیفیت منابع انسانی از مهم‌ترین عوامل رشد یک صنعت و لازمه آن افزایش مهارت فعالین آن است. صحراشناسی و گیاه‌شناسی دو مهارت لازم برای موفقیت در حرفه زنبورداری هستند. با سید محمد رضویان از پیشکسوتان صنعت پرورش زنبور عسل کشور به گفتگو نشستیم تا از اطلاعات او در این زمینه بهره‌مند شویم.

توجه به برخی نکات قبل از مطالعه این مصاحبه مفید است. کشور ما وسعت بسیار زیادی دارد. اشراف کامل به همه مراتع و صحراهای آن شاید برای هیچ فردی ممکن نباشد. بیان اطلاعات مربوط به صحراها در این مطلب با هدف ایجاد تصویری کلی از موقعیت صحراهای مختلف در ذهن زنبورداران گرامی است. شاید هر زنبوردار به محدوده فعالیت خود اشراف بیشتری داشته باشد.

داشتن یک جلد نقشه راهیاب ایران که توسط مؤسسه گیتاشناسی منتشر می‌شود و از تصاویر آن در متن این مصاحبه استفاده شده از ابزارهای لازم برای زنبورداران گرامی است.

امیدواریم نهادهای مسئول به کمک ابزارهای سنجش از دور و تصاویر ماهواره‌ای نقشه‌های مناسب‌تری با مقیاس بزرگ‌تر و حاوی اطلاعات جزئی نوع پوشش گیاهی، موقعیت منابع آب، شکل ارتفاعات و راه‌های دسترسی مخصوص زنبورداران منتشر نمایند. شاید هماهنگی بین سازمان نقشه‌برداری کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، گیاه‌شناسان، جغرافی‌دانان، اساتید و پیشکسوتان زنبورداری در این راه مثمر ثمر باشد.

البته تا آن زمان استفاده از ابزارهایی نظیر Google Earth نیز می‌تواند برای پیدا کردن محل مناسب استقرار زنبورستان با توجه به شکل ارتفاعات صحرا راهگشا باشد.

 

لطفاً خود را برای خوانندگان ما معرفی بفرمایید.

سید محمد رضویان: بسم الله الرحمن الرحیم، سید محمد رضویان هستم، با نزدیک به چهل و هشت سال سابقه زنبورداری و فعالیت در این صنعت.

سیدمحمد رضویان

اهمیت صحرا شناسی در زنبورداری

حاج آقا می‌خواهیم با شما در خصوص شناخت مراتع مناطق مختلف ایران و مهارت صحرا شناسی و صحرایابی صحبت کنیم و تجربیات شما را در اختیار زنبوردارها قرار دهیم.

سید محمد رضویان: از جهت مرتع شناسی وشناخت گیاهان و مراتع مقداری اطلاعات دارم اما نه کامل و عامل. چون بسیاری از مناطق را نرفته‌ام و زنبور نبرده‌ام. اما اطلاعاتی نسبی هست که ان شاء الله خدمت شما ارائه خواهم داد.

به نظر شما اهمیت فن صحراشناسی برای زنبوردار در چیست؟

سید محمد رضویان: زنبوردار موفق کسی است که گیاهان را بشناسد، با مراتع آشنا باشد و مواقع گل دهی گیاهان در مناطق مختلف را بداند، اگر اینها را بداند می‌تواند در محل‌های مناسب مستقر شود و در کارش موفق باشد. البته در مورد تغییرات جوی مناطق مختلف و درجه حرارت محیط در فصول متفاوت هم باید اطلاعات کافی را کسب کند. مثلاً در جنوب ایران امکان وقوع بادهای فصلی گرم موسوم به «تش باد» یا باران‌های سیل آسای ناگهانی در برخی مواقع سال وجود دارد.

دشت گل برای زنبور عسل

اهمیت دانستن مواقع گل دهی گیاهان و روش یادگیری آن

دانستن مواقع گل دهی گیاهان چه اهمیتی دارد؟

سید محمد رضویان: پیشکسوتان ما می‌گفتند هر کجا می‌روید سعی کنید قبل از اینکه گل باز شده باشد در صحرا مستقر باشید. هر چه دیر‌تر از این زمان برسید به همان مقدار عمر گل تلف شده و زنبور نمی‌تواند کامل از آن استفاده کند. به قول خودشان باید به غوره گل برسید! به گلی که هنوز باز نشده غوره می‌گوییم. زنبوردار باید به موقع برسد که بتواند از فرصت استفاده کند.

این اطلاعات را یک زنبوردار از کجا می‌تواند کسب کند؟

سید محمد رضویان: بنابر فرمایش مولا علی(ع) که می‌فرماید شاگردی کنید تا به استادی برسید [خذ العلم من افواه الرجال، دانش را از دهان مردان بزرگ بگیرید] علم را باید نشست و کسب کرد، انسان شاگردی کند پیش استاد. زنبوردارها یا باید اطلاعات را جد و آبادی به ارث برده باشند یعنی پدرو مادرشان زنبوردار باشند یا اینکه شاگردی کنند. حداقل یک سال در مجاورت زنبورداری که کوچ رو است، چندین صحرا را عوض می‌کند و مراتع مختلف را انتخاب می‌کند قرار بگیرند و در عین حال جستجو و صحراگردی کنند و از نزدیک گیاهان را بررسی کنند تا یاد بگیرند.

در صحرا یابی چه نکاتی را باید مد نظر قرار دهیم؟

در این گشت و گذارهایی که زنبوردار برای صحرایابی می‌رود چه نکاتی را باید در نظر بگیرد؟

سید محمد رضویان: ما بر اساس صحبت پیشکسوتها عمل می‌کردیم. خدا رحمتشان کند. بعضی‌شان معتقد بودند که هرجا می‌روید دشت و کوه را با هم انتخاب کنید. برکت کوه را خدا می‌داند. دشت را شما می‌بینید اما در کوه خدا می‌داند چه گیاهانی هست. راست هم می‌گفتند. مثلاً من سالها می‌رفتم اطراف آباده و اقلید و سعی می‌کردم پای کوه باشم که اگر گاوپونه وضعش بد بود زنبور برود در کوه و تغذیه خودش را از یک چیزی بیاورد. همین هم می‌شد.

یک زنبوردار موفق کسی است که وقتی مرتع را شناخت و زمان شروع گل شد سعی کند کوه و دشت را توأمان در نظر بگیرد تا اگر در دشت مشکل ایجاد شد، کوه جبران مافات کند.

برکت در صحرایی است که تنوع گیاهی دارد و باران هم در آن باریده باشد. راستی که اعجاز می‌کند. باید در مورد میزان بارش باران در مرتع هم تحقیق کرد. اگر درست عمل کنیم گاهی شرایط به قدری خوب می‌شود که انسان زورش به زنبور نمی‌رسد. در برازجان یا در شمال زمانی شد که ما پنج نفر بودیم شب و روز موم می‌بافتیم و می‌گذاشتیم داخل کندو، صبح می‌دیدیم که بافته است تا پایین. صحرای خوب این طوری است. حالا شما برو شکر بده، مولتی ویتامین بده، قربان یک روز صحرا! قربان گرده طبیعت! اینها هیچ جایگزینی ندارند.

دست نخورده و بکر بودن مرتع هم مهم است. مثلاً در حاشیه کویر به مناطقی مانند چووپانان، مصر یا خور و بیابانک زنبورداران زیادی نمی‌روند اما صحرا عسل خوب و خوشمزه ای دارد. البته مشکل آب وجود دارد که زنبوردار آب را به زنبور می‌رساند.

نیاز هست که زنبوردار با تغییرات اقلیمی‌ای که در صحراها اتفاق می‌افتد نیز آشنا باشد. گاهی می‌شود که گلی در صحرا بوده اما دیگر در آن منطقه وجود ندارد، این عاملش چیست؟

سید محمد رضویان: این دو عامل دارد یکی خشکسالی و یکی چرای بی رویه که گوسفند‌ها برخی از گیاهان شیرین را می‌خورند.

کشاورزی امروزی، تهدید یا فرصت

با توجه به تغییر الگوی کشت در کشاورزی آیا فرصت‌های جدیدی هم برای استقرار زنبورستان‌ها به وجود آمده؟ مثلاً اخیراً کلزا در مناطق مختلف کشور کشت می‌شود، به نظر شما آیا می‌شود از این فرصت‌ها استفاده بهینه کرد؟

سید محمد رضویان: چیزی که در طبیعت هست سالم‌تر از کشاورزی مدرن است. چرا؟ چون طبیعت سم پاشی ندارد، در طبیعت شته کم پیدا می‌شود، اما شما ببینید کلزایی که وقتی آلوده می‌شود، خطرناک‌ترین سم‌ها را به آن می‌زنند و زنبور هم غریضی روی گل اش می‌نشیند و مسموم می‌شود. حتی اگر روی گل مسموم نشد، گرده ای که می‌آورد مسموم است. گرده مسموم هم افت جمعیت و بیماری را با خود دارد.

ما به نوع بومی کلزا، کیکوج می‌گوییم. شیرازی‌ها آن را به نام کَرکِز می‌شناسند. واقعاً گیاه عالی ای است. سم پاشی هم ندارد. حالا چون مقدار روغن آن کمتر است ترجیح می‌دهند کلزا بکارند. کلزا به آفت نزدیک است. شته‌های بسیار خطرناکی دارد. هر جا سم پاشی شود و زنبور در کنارش باشد تا نصف جمعیت زنبور را نابود می‌کند. زنبورهایی هم که زنده می‌مانند چون گرده مسموم در کندو وجود دارد نوزادان جدیدشان ناقص الخلقه بوجود می‌آیند البته اگر شفیره و لاروها در حجره‌ها نگندند.

به هر حال گل کلزا چیز خوبی است. به شرطی که سم پاشی نشود یا سم هایی به آن بزنند که برای زنبور مضر نباشد. شته‌های کلزا خیلی بزرگ و مثل ” سِن ” هستند لذا بیشتر مواقع برای کلزا سم‌های قوی استفاده می‌کنند.

دیده می‌شود خیلی از گیاهان، دیگر در صحراها نیستند یا شهد ندارند. به عنوان راهکار عملی زنبوردار امروز چه کند تا زندگی اش را بگذراند؟

سید محمد رضویان: از نظر مرتعی هیچ جای دنیا تنوع گیاهان ما را ندارند. اغراق هم نیست و کارشناسان به این موضوع اذعان دارند. حتی در استانهای کویری غیر از گیاهان دارویی گیاهان شهد خیز بسیار خوبی داریم. مثلاً در حاشیه کویر اصفهان ما گیاهان بسیار خوبی داریم سم پاشی هم نمی‌شوند مشکلی هم ندارد، بعضی از گیاهان مانند گاوپونه به دلیل تلخ بودن گوسفند نمی‌خوردشان و برای زنبور قابل استفاده هستند. زنبوردار باید جستجو کند و چنین مناطقی را پیدا کند.

اما این کار چندان هم آسان نیست.

سید محمد رضویان: مشکل این است که برای چهار سال در منطقه به اندازه نصف سال‌های نرمال هم بارندگی نبوده. خب گیاه دیگر رشد نمی‌کند و ریشه اش خشک می‌شود. اگر تخمی هم روی زمین بریزد رطوبت می‌خواهد تا سبز شود. این گیاهان کم کم دیگر دیده نمی‌شوند. نه اینکه از بین رفته باشند، هستند و با یک باران زنده می‌شوند.

داشتن صحرای خوب بستگی به وضعیت طبیعت و بارندگی دارد. وقتی باران بیاید مراتع سبز می‌شود و این گیاهان گل می‌دهند، این آن چیزی است که زنبور می‌خواهد. گلی هم که با طبیعت بزرگ شده نه شته می‌گیرد و نه سم پاشی می‌خواهد. وقتی این نباشد ما مجبوریم به باغات و مزارع کلزا، شبدر یا یونجه مراجعه کنیم.

آیا وضعیت یونجه بهتر از کلزا است؟

سید محمد رضویان: یونجه هم در مناطقی مثل اطراف ورامین، قم و امثالهم شته می‌گیرد و آن را سم پاشی می‌کنند. این سم پاشی برای زنبور مضر است. یا در جوار یونجه گیاهی است که باید سم پاشی شود. زنبور در حرکت مسموم می‌شود یا روی آب مسموم می‌شود. خیلی شرایط مزارع برای زنبور مشکل است.

چیزی که باعث رشد زنبور می‌شود طبیعت است. زنبور هم جزئی از طبیعت است و نمی‌شود خیلی در کارش دخالت و فضولی کرد. پس بهتر است دنبال صحراهای طبیعی باشیم.

زنبورستان در دشت

گاهی هم زنبوردار همه شرایط را می‌سنجد و محل استقرار زنبورستانش را انتخاب می‌کند اما همه چیز آنطور که باید پیش نمی‌رود.

سید محمد رضویان: بله یک مسئله سازش با عوامل محیطی است، اگر در مرتع با باد و طوفان یا گرمای ناگهانی مواجه شویم عقب می‌افتیم وسازگاری با این رخداد‌های طبیعی لازمه کار است. کافی است دو روز به قول ما ” تش باد ” بیاید و هوا ناگهانی گرم شود و دما بالای سی و هشت درجه رود. در این صورت گیاهان مرتعی ای که زیر برف رشد اولیه شان را شروع می‌کنند خشک می‌شوند. گیاهی که لطافتش با هوای خنک است وقتی هوا شد ۴۰-۳۸ درجه خب می‌خشکد. اینها همه شرط است. در صورت فراهم بودن شرایط جوی زنبور وابسته به ما نیست خودش مدیریتی دارد میلیون برابر بهتر از مدیریت من!

انسان همه چیز را نمی‌فهمد. یک گل را می‌بیند فکر می‌کند زنبور روی آن خیلی خوب کار خواهد کرد. می‌رود. زنبور اصلاً رویش کار نمی‌کند. او می‌فهمد. او خودش مدیریت دارد. من فقط حمالی هستم که جابه جایش می‌کنم و به صحرا می‌برمش لیکن تشخیص با زنبور است. اوست که می‌فهمد باید چه کند، خداوند به او علم لدنی داده. او مصداق ” اوحی الی النحل ” است. خیلی چیزها خدا به زنبور داده. این است که باید در انتخاب صحرا فقط یک گل را مدنظر نداشته باشیم.

پس شما در داخل کشور از نظر گیاهانی که کشت می‌شوند مورد خاصی را تأیید نمی‌کنید؟

سید محمد رضویان: خیر اصلاً نمی‌شود تأیید کرد. ما باید از سموم شیمیایی و آب‌های آلوده گریزان باشیم.

نقش کیفیت منابع آب در رشد کلنی ها

پس باید برویم سراغ صحراهای کوهستانی و مراتع بکر طبیعی. حاج آقا وضعیت منابع آب و کیفیت آن در مناطقی که مستقر می‌شویم چگونه باید باشد؟ منظور شما از آب آلوده دقیقاً چیست؟

سید محمد رضویان: ببینید مثلاً در مناطقی مثل ورامین و اسلامشهر در حومه تهران یا مناطق اطراف سایر کلان شهر‌ها جاهایی هست که فاضلاب شهر به آنها سرازیر می‌شود در سفره‌های زیر زمینی نفوذ می‌کند و سطح آنها را بالا می‌برد. چاه‌های شش متری و ده متری حتی در بعضی مناطق مثل قرچک ورامین با دو و نیم متر به آب می‌رسند! به این نوع آب ” زه آب ” می‌گوییم، زنبورها با استفاده از چنین آبی فقط سم می‌خورند.

آقای پروفسور بنیفلد در جلسه ای می‌گفت: مواظب آب باشید نباید زنبور نزدیک فاضلاب‌های شهری، صنعتی و کشاورزی باشد.

فاضلاب‌های شهری انواع و اقسام آلودگی‌ها را دارند، فاضلاب‌های صنعتی هم حاوی فلزات سنگینی مثل جیوه، سرب یا آرسنیک هستند.

به عنوان مثالی دیگر، اوایل که برای استفاده از شکوفه درختان مرکبات به جهرم می‌رفتیم عسل خوبی می‌گرفتیم اما الآن دیگر اینطور نیست. آن زمان آنجا آبیاری غرق آبی بود. بعدها به خاطر کمبود آب، آبیاری را قطره ای کردند. در روش قطره ای هم کودهایی شامل سکوسترن، فسفات، نیترات، مکمل اوره و هر چیز دیگری را داخل مخازن تحت فشار می‌ریزند و آب حاوی اینها پای درخت چکه می‌کند. زنبور به دلیل کمبود منابع آب همین آب را می‌آورد و در اثر آلوده گی تخم و لاروش می‌گندد.

در گذشته زنبور ده قاب ما آنجا سی قاب می‌شد، حالا اصلاً زنبور آنجا رشد نمی‌کند.

آنجا ما صبح‌ها از صدای زنبور برای نماز بیدار می‌شدیم اما این اواخر متوجه می‌شدیم که صدای زنبور‌ها نمی‌آید. می‌دیدیم زنبور داخل گل پرتقال بیهوش شده، گرده به پایش است شهد هم مکیده اما بیهوش است، رفتیم پیش دکتر عبادی و ایشان درباره کود‌های شیمیایی سؤال کردند که آیا به صورت قطره ای است؟ گفتیم بله. گفتند: پس زنبور را بار کنید و دیگر به آن منطقه نروید. حتی برخی کودها و سموم مورد استفاده از طریق آوندهای چوبی به گل می‌رسند. زنبور هم شهد را می‌مکد و بیهوش می‌شود.

دیگر به آن منطقه نرفتیم و داراب را انتخاب کردیم در آنجا هم تا زمانی که غرق آبی بود عالی بود اما از وقتی که آبیاری قطره‌ای شد، همان وضعیت پیش آمد. دیگر داراب هم نرفتیم.

در شمال که این مشکل وجود ندارد؟

سید محمد رضویان: خیر در شمال حتی اگر آبیاری قطره‌ای هم باشد بخاطر بارندگی زنبور به آب‌های دیگری هم دسترسی دارد. شاید نوع کودهای مصرفی هم متفاوت باشد.

در برخی مناطق شمال مرکبات را اصلاً آبیاری نمی‌کنند.

سید محمد رضویان: بله همین طور است. این وضعیت در شمال ایران نیست اما جنوب اینطور شده. پس ببینید چقدر حساسیت کار با زنبور زیاد است. یک زنبور دار موفق باید این نکات را مد نظر قرار دهد.

یعنی باید ببینیم چه آبی در منطقه هست و آیا گیاهان در یک محیط طبیعی به دور از سموم شیمیایی هستند یا نه.

سید محمد رضویان: همین آقای بنیفلد می‌گفت: به غیر از مراتعی که چشمه دارد در بقیه نقاط آب دستی به زنبور دهید. آب ببرید و آبگاه درست کنید که زنبور از روز اول سراغ آّبهای آلوده نرود. به هر حال یکی از عوامل مهمی که در رشد زنبور تأثیر دارد، آب سالم است.

پس کسانی که در شهر زنبورداری می‌کنند خیلی باید به این نکته توجه کنند حتی شاید عسلشان قابل مصرف نباشد.

سید محمد رضویان: بله اینها رشدی ندارند. حالا بگذریم از شهرهایی مثل حاشیه‌های دماوند و لواسان که مناطق بکرتری هستند و آب چشمه و قنات وجود دارد و از آلودگی‌های آبهای شهر دور است. نمی‌شود عمومیت داد ولی این موضوعی که اساتید می‌گویند، به تجربه به ما ثابت شده. آب خیلی اهمیت دارد.

باقیمانده مواد شیمیایی ای که از طریق آب آلوده به کندو وارد می‌شوند می‌تواند در موم و قابهای ما باقی بماند و نسل‌های بعدی زنبور را نیز متأثر کند.

نکته دیگر اینکه چقدر خوب بود اگر یک نقشه، از منظر صحرا شناسی و گیاه شناسی مرتبط با زنبور عسل تألیف می‌شد و در اختیار زنبورداران قرار می‌گرفت.

سید محمد رضویان: بله این وظیفه مؤسسات تحقیقاتی کشور است، کار ما نیست در آنجا کار علمی می‌کنند.

چیز دیگری که خیلی به آن نیاز داریم این است که در نقاطی که زنبورداران زیاد رجوع می‌کنند و تراکم بالایی دارند ادارات جهاد کشاورزی شهرستان‌ها مدیریت کنند که چه کسی در کجا مستقر شود. وضعیت اختلاف بر انگیز فعلی در مناطق پر متقاضی و شلوغ اصلاً در شأن زنبوردارها نیست.

اشاره به برخی از صحراهای مناطق مختلف کشور

خب اجازه دهید برگردیم به نقشه، شما با زنبوردار‌های زیادی از سراسر کشور ارتباط دارید و روی صحراهای مناطق مختلف شناخت کلی دارید. لطفاً اینها را یک به یک برای خوانندگان ما نام برید. مثلاً بیایید از خراسان شمالی شروع کنیم.

خراسان شمالی

سید محمد رضویان: خراسان شمالی از نظر مرتع بسیار غنی است گون‌ها را دارد. مراتع غنی ای مثل کوه شاه جهان، الله اکبر و کلات‌ها و…

خراسان شمالی

از روی نقشه کوه شاه جهان نزدیک منطقه ای به نام سرچشمه، نزدیک اسفراین هست و از سمتی دیگر به قوچان نزدیک است ولی جاده دسترسی آن باید از سمت اسفراین باشد.

سید محمد رضویان: بله به اسفراین نزدیک است.

آنجا گون دارد؟

سید محمد رضویان: بله. مراتع غنی ای دارد که تنوع گیاهی آن کم نظیر است.

گلستان

شاه کوه کجاست؟ فکر می‌کنم ارتفاعاتی در نزدیکی گرگان بود.

سید محمد رضویان : همانجاست. در مراتع دشتی آن دریایی از مریم نخودی وجود دارد. مریم نخودی از گیاهان عسل خیزی است که شهد زیادی دارد. در ضلع جنوبی شاه کوه هم فراوان است.

در ضلع شمالی این ارتفاعات احتمالاً گیاهان معطر‌تری هم داشته باشیم.

سید محمد رضویان: بله اتفاقاً از چند زنبورستان در آنجا بازدید داشته ام و جنگل هایشان هم تقریباً خوب است و هرگز بی گل نمی‌شود به دلیل اینکه رطوبت بالا است. عیب دامنه‌های این منطقه این است که مه می‌گیرد. زنبور در مه کار نمی‌کند. ما هم چند بار می‌خواستیم برای مریم نخودی به آن منطقه برویم ولی از مه ترسیدیم.

جنگل‌های ارتفاعات گرگان چطور ؟

سید محمد رضویان: جنگل‌های گرگان همه چیز دارد. همچنین منطقه گرگان دریای کلزا است. دشتی که بین گنبد تا مرز ترکمنستان است تا چشم کار می‌کند کلزا است. همه اش هم دیم کشت می‌شود و بسیار عالی است.

مثلاً منطقه آق قلا ؟

سید محمد رضویان: بله این محدوده تا قسمت مرز ایران و ترکمنستان کلزای دیمی فراوانی کشت می‌شود.

مازندران

خب بیایم به مازندران، صحراهای آنجا چه دارد؟

سید محمد رضویان: ببینید در مازندران هم اولین گلی که زنبوردار می‌تواند استفاده کند گل کلزا است. در دشت‌ها درحد وسیعی آن را می‌کارند. مخصوصاً در اطراف بابلسر و بین آمل به بابل و در منطقه فریدونکنار. کلزا در آنجا عید گل می‌کند. دو عیب دارد. اگر بارندگی بیش از حد باشد زنبور رشد نمی‌کند و با رشد نوزما روبرو خواهیم شد و اگر بارندگی نشود شته می‌آید و باید سم پاشی کنند. اگر سم پاشی کنند زنبور دار باید زنبور را بار کند و امکان استفاده وجود نخواهد داشت.

کلزا زمانی گل می‌کند که زنبور کمی عاری از کنه شده یعنی اواخر تخم ریزی است. اگر در آن زمان زنبوردار با کنه مبارزه کند کمتر این مشکل را خواهد داشت. البته چون رطوبت منطقه بالاست مشکل نوزما جدی است. زمانی که کلزا تمام شد زنبوردارها می‌مانند برای گل‌های متفرقه. کسانی که نزدیک قائم شهر و ساری هستند می‌توانند از شکوفه درختهایی مثل آلوچه و زرد آلو استفاده کنند.

اینها بعد ازکلزا و قبل از بهارنارنج است؟

سید محمد رضویان: بله جاهایی مثل قائم شهر و ساری مرکبات هم دارند و زنبوردارها ماندگار می‌شوند. بعضی‌ها هم می‌آیند در اطراف چالوس و محمود آباد و رامسر که دریای مرکبات است. زنبور اینجا رشد بهتری دارد. البته از یک ماه قبل از عید باید پای کلزای مازندران رفت. زودتر نباید رفت زیرا بعضی اوقات سرما به آن منطقه می‌زند که دیده اید چه طور می‌شود.

بعد از کلزا باید بیاورند پای مرکبات؟

سید محمد رضویان: خیر برای مرکبات زود است. گل مرکبات آنجا همیشه یک ماه تا چهل روز بعد از عید شروع می‌شود. در این فاصله یک گیاهی می‌خواهند که زنبورها از آن استفاده کنند که انواع درختان میوه مثل آلوچه، هلو، زرد آلو، گیلاس، آلبالو و… آنجا هستند.

خلاء نمی‌افتد؟

سید محمد رضویان: نخیر خلاء نمی‌افتد. بعد هم می‌مانند چون مرکبات هست از گرگان گرفته تا چالوس و رامسر که دریای مرکبات است. همه این مناطق مرکبات را دارند همه نوعش را هم دارند.

بعد از مرکبات چه اتفاقی می‌افتد؟

سید محمد رضویان: مرکبات که تمام شد اول جنگل است یعنی درست از اواخراردیبهشت ماه صحرای پرتقال کم می‌شود و شروع جنگل است و آنهایی که حاشیه کوه هستند نیاز به جا به جایی ندارند. مثل دوسالی که خود من در محمود آباد نزدیک کوه بودم چند روز وقفه افتاد بعد زنبورها رفتند به سمت جنگل و از آنجا شهد کرات و نمدار را می‌آوردند.

یعنی ما در مازندران صحراهای ترکیبی داریم جایی که هم مرکبات هست هم جنگل ؟

سید محمد رضویان : بله کسانی موفق هستند که در حاشیه کوه و جنگل باشند نه جاده، بعضی هم جابه جا می‌کنند و می‌روند در دل جنگل. آنجا دو مشکل وجود دارد یکی خرس‌ها و یکی مه گرفتگی. در جنگل مه بیشتر از پایین می‌گیرد اما اگر یک روز هوا خوب باشد صحرا آنقدر قوی است که جبران مافات می‌کند. حدود نود روز بعد از عید آمدن شهد افت می‌کند. ترک‌ها به مراتع خود می‌روند و تهرانی‌ها به اطراف لواسان و دشت لار و حاشیه جاجرود و ارتفاعات البرز بر می‌گردند.

مثل جنگل‌های مازندران را واقعا جای دیگر نداریم. جنگل‌های مازندران بعد از کرات و نمدار گیاهان درختی وحشی ای مثل خرمالوی وحشی، آلوچه وحشی، زالزالک وحشی، تمشک و خیلی چیزهای دیگر دارند. اینها وقتی به گل می‌نشینند خیلی می‌شود استفاده برد.

گیلان

این از مازندران، گیلان چطور؟ گیلان هم صحرا‌های خاصی دارد؟

سید محمد رضویان: من به گیلان اشراف ندارم اما در مهر ماه بچه‌ها برای گل چای به آنجا می‌روند. کسانی که زنبورشان ضعیف است می‌روند آنجا تغذیه می‌کنند. از لاهیجان تا کلاچای و تا هر محدوده ای که چای کاری هست.

رفتن آنجا سخت است. اذیتشان می‌کنند. جهاد مجوز نمی‌دهد ولی می‌روند خوراک می‌دهند و زنبور یک قاب تخم می‌ریزد و چهار قاب می‌شود.

گیلان

پس فقط برای گرده چای می‌روند؟

سید محمد رضویان: بله گرده خیلی خوبی دارد. اما آنجا دو مشکل دارند. یکی کنه فراوان زیرا وقتی تخم ریزی باشد کنه هم هست و دیگری رشد نوزما. در بازگشت تازه باید با این آفات مبارزه کنند ولی زنبور به دلیل وجود گرده طبیعی تازه رشد می‌کند.

تهران، البرز و قزوین

اطراف تهران چطور است؟

گیلان

سید محمد رضویان: تهران جاهای بسیار خوبی دارد. از ابتدای فیروز کوه، دماوند، لواسان، تا جاده قزوین – رشت، کوئین، طالقان، ارنگه، حاشیه سد کرج این مناطق خیلی غنی هستند.

این که می‌گویید خیلی غنی است منظور چیست؟

سید محمد رضویان: از نظر گیاه و مرتع و حتی اگر از نظر گل‌های درختی حساب کنید. مثلاً اول جاجرود امروز گل زرد آلو باز شده بیست روز دیگر نزدیک لواسان باز می‌شود ببینید هر چه بالاتر می‌رود خنک‌تر است و این تنوع گل هست و کم نمی‌شود.

بله آنجا می‌شود یکی دو بار هم جابجا کرد…

سید محمد رضویان: در برخی مناطق حتی نیاز به جا به جا کردن نیست. خود زنبور می‌رود. ما چند سال پیش که به باغ دوستمان در لواسان می‌رفتیم گل درختان باز نشده بود اما با فاصله دو کیلومتر به دلیل اختلاف ارتفاع درختان به گل نشسته بودند و خود زنبور می‌رفت و گرده می‌آورد. مراتع اطراف تهران و دامنه‌های البرز خیلی غنی است. باور کنید اگر کسی اسکان و جای خوبی داشته باشد بهترین زنبور داری را اطراف تهران می‌شود انجام داد.

سید محمد رضویان: تهران خودت کجا می‌رفتی بگو؟

رودبار قصران و لواسانات، تا روستایی به نام گرمابدر.

سید محمد رضویان: همین گرمابدر که شما می‌رفتید هیچ چیز کم ندارد ولی دامنه کوه را شما نمی‌دانید چه خبر است این نعمت خدایی است. این غنایی است که خداوند در این طبیعت قرار داده.

یک مقدار که به شرق بیاییم گویا در منطقه هشتگرد هم کلزا هست؟

سید محمد رضویان: بله هست حتی تا غرب آن در تاکستان وقزوین هم کلزا می‌کارند. مناطقی مثل کرج، هشتگرد، شهریار، رباط کریم تا بوئین زهرا هر جایی که آب دارند کلزا می‌کارند.

گل کلزای اینجا در چه فصلی است؟

سید محمد رضویان: کلزا در اطراف تهران و قم تقریبا از بیست روز بعد از عید بعد از اتمام گل‌های درختی گل می‌کند. مازندران قبل از عید و جنوب کشور نزدیک به عید.

یادم هست شما می‌گفتید که در بوئین زهرا در دشت‌ها آویشن هست؟

سید محمد رضویان: بله، بین بوئین زهرا و قزوین و تاکستان به سمت همدان در محدوده آوج. دشت آوج تا ساوه غیر از گاوپونه و اروانه و شیرمال و قنقال، آویشن هم دارد.

تاکستان

تاکستان چی دارد؟

سید محمد رضویان: پایین تاکستان به طرف کرج و بوئین زهرا در سال هایی که بارندگی خوب باشد یونجه و آفتابگردان بسیار خوبی می‌کارند اما ظاهراً دیگر آبی برای کاشت یونجه ندارند و کمتر کاشته می‌شود.

دو روستا به نام‌های اک و اسفرورین آنجا هست که من زنبور برده ام. آنجا هم یونجه و آفتابگردان داشت. در آفتابگردان عسل خوبی می‌آید اما زنبور صدمه می‌بیند.

سید محمد رضویان: خیلی نظرات متفاوتی وجود دارد عده ای می‌گویند گرده اش خوب نیست و عده ای می‌گویند شهد آن شهد ترشحی است.

به هر حال شنیده ام در قدیم این اتفاق برای زنبور پیش نمی‌آمده. فصل یونجه و آفتابگردان کی هست؟

سید محمد رضویان: از اواسط خرداد ماه شروع می‌شود، یونجه برای شهد دهی به گرما نیاز دارد. اما آفتابگردان مهم نیست هر چقدر خنک‌تر باشد بهتر است.

قم

خوب برویم به قم.

سید محمد رضویان: قم عمده‌اش یونجه است.

در چه فصلی؟

سید محمد رضویان: از اواخر اردیبهشت ماه شروع می‌شود.

من شنیده بودم در آنجا پنبه هم هست.

سید محمد رضویان : بله از مسجد جمکران که رد می‌شویم به سمت کاشان، اینها به غیر از درختان مو دو تا محصول عمده دارند یکی یونجه است که حرف اول را می‌زند و گلهای شلغم و قمری و تربچه که برای تولید بذر می‌کارند، پنبه اواخر شهریور گل می‌کند که چیز جالبی هم نیست و شهد آن از غوزه‌ها بدست می‌آید. سه عدد غوزه زیر آن قرار دارد که ترشحی است و گرده آن بسیار زبر است و کم پروتئین. مثل آفتابگردان، خیلی جالب نیست. هر دو هم گیاهان پاییزی هستند.

همدان

برویم به سمت همدان، همدان چی دارد؟

نقشه همدان

سید محمد رضویان: در همدان همه چیز هست، از همین آوج که جزو همدان است تا رزن، کبودر آهنگ، بهار، نهاوند،تویسرکان و ملایر تا اسد آباد مناطق بسیار غنی‌ای دارد. کوه هایش بسیار دست نخورده و عالی است چون بارندگی خوبی دارد و برف هم زیاد می‌آید تنوع درختی اش در اطراف همدان و خود همدان بسیار عالی است. تنوع مرتعی آن در بهار و لاله جین و کبودر آهنگ بیا تا نزدیک قروه و غار علیصدر و تا مرز همدان و کردستان و کرمانشاه بسیار خوب است.

استان‌های غربی

کرمانشاه و کردستان چطور؟

سید محمد رضویان: کرمانشاه جنگل‌های بسیار خوبی دارد جنگل‌های بلوط و بنه و در سالهایی که بارندگی خوب باشد تنوع گیاهی بسیار عالی ای دارد و بعضی از دوستان که می‌روند هم زنبورشان ساخته می‌شود هم عسل می‌آورند. بعد از آنجا هم می‌روند سمت قم برای یونجه، من خیلی نرفتم فقط بطور گذری دیده ام و اطلاعاتی که زنبورداران به من می‌دهند را می‌گویم. اطراف کرمانشاه کوه هایی مثل دالاهو که کوه بسیار مرتفعی است که تنوع گیاهی آن بسیار عالی است.

مناطقی مثل آذربایجان غربی چطور؟

سید محمد رضویان: امسال دو تا از زنبوردارهای ما یکی رفت سمت پیرانشهر و یکی هم رفت سمت جلفا. معدل زنبوری که بردند پیرانشهر روی هم چهار قاب نبود ولی تقریباً بعد از یک ماه التماس می‌کرد و بدنه می‌خواست و تمام کندوهایش ده قاب شده بودند و بعد از مدتی بیست قاب شدند شاید صد کیلو گرده آورد. گرده هم شکر نیست که بگویید به زنبور داده است.

چند تا زنبور داشتند؟

سید محمد رضویان: حدودهشتصد کندو. اهل شکر و خلاف نبود عسلی که آورد بسیار عالی، خوشبو و خوشمزه و معطر بود. حالا من اشراف گیاهی ندارم اما چون آنجا را گشتم می‌دانم مراتعی هست تقریبا بکر و دست نخورده. تنوع گیاهی شان بیشتر از ما نیست اما وفور گیاه بیشتر است.

به دلیل اینکه میانگین بارندگی آنجا بیشتر است.

سید محمد رضویان: احسنت! اصل صحبت همین است که آن حاشیه بارندگی دارد وبارندگی که باشد تمام گیاهان سبز می‌شوند و رشد زنبور آنجا است. البته در آن مناطق باید دقت کرد چون برخی جاها زنبورداران محلی زنبوردارهای غریبه را راه نمی‌دهند.

اصفهان

برگردیم به اطراف همین اصفهان، دشت موته کجاست؟

سید محمد رضویان: از میمه که خارج شویم به طرف دلیجان و تهران سمت چپ یک دشت حفاظت شده شکاربانی به نام موته است که گوزن و آهو و بز کوهی دارد و چون حفاظت شده است از نظر گاوپونه و سایر گیاهان غنای خاصی دارد.

آنجا آب هست؟

سید محمد رضویان: ما را در قسمت حفاظت شده آن راه نمی‌دهند، حاشیه‌اش آب هست. در مجموع دو سالی که آنجا بودم خوب بود ولی بعد مشکلات خشکسالی پیش آمد، گاوپونه رشد نکرد و آب برای تغذیه زنبور نبود، متأسفانه در مناطقی که آب هست محیط زیست ما را راه نمی‌دهد. چون بالاخره ما موجودات زنده مثل بز و میش و قوچ و اینها را اذیت می‌کنیم!

در هر صورت بعد از اینکه ما از جنوب به مراتع فارس و از آنجا به مناطق اطراف خودمان می‌آییم دیگر باید زنبور را بسازیم برای گون ها. در قدیم که وضعیت آب خوب بود می‌رفتیم پای اسپرس که در گویش محلی به آن گل اِنگار می‌گویند. گیاهی است شبیه به یونجه شهری اما گلی می‌کند شبیه به مخمل و وقتی باد می‌آید گویی مخمل در بیابان تاب می‌خورد و زنبور با استفاده از این گل بسیار عالی ساخته می‌شود.

خود رو است؟

سید محمد رضویان: خیر کشت می‌شود، سه چین جمع می‌کنند برای دام هایشان. حالا دیگر به دلیل خشکسالی و تفاوت راندمانش با یونجه این را هم نمی‌کارند. یونجه شهری که می‌کارند تقریباً پنج بار برداشت می‌کنند اما این را سه بار می‌توانند برداشت کنند.

یعنی راندمان یونجه بیشتر است؟

سید محمد رضویان : بله، البته حالا هم کم و بیش در مناطق اطراف فریدون شهر، داران و بویه و میاندشت می‌کارند ولی یک صدم قدیم هم نیست و یونجه و مواردی مثل لوبیا ولوبیا سبز و خیار و… جایگزین اش شده اند. چیزی که به درد ما بخورد نمی‌کارند.

زاگرس مرکزی

بسیار عالی، برویم سمت صحراهای زاگرس که می‌دانم شما اشراف زیادی رویش دارید.

زاگرس مرکزی

سید محمد رضویان: زاگرس مرکزی شروعش از خرم آباد لرستان است و تا یاسوج در کهکیلویه و بویر احمد امتداد دارد. آنجا ۵۰% پوشش گیاهی اش گون‌ها هستند. از گون کتیرا که ما به آن گون زرد می‌گوییم تا گون سرخ تا گز‌ها و انگبین ها. سه نوع از گون‌ها آنجا برای زنبور خیلی قابل استفاده هستند. بقیه اش گیاهانی مثل زول، کرک، بدقروم، گل موسیر و گزنه وحشی که از خانواده گاوپونه است. اینها واقعاً برای زنبور سازندگی دارند. این منطقه تنوع گیاهی بالایی دارد.

مراکز مهم آن را می‌توانید نام ببرید؟ منظورم این است که نزدیک کدام شهر‌ها است.

سید محمد رضویان: بین درود و الیگودرز، اشترانکوه مملو از گون‌ها است. مضافاً دشت آن تنوع گیاهی بالایی دارد.

خرم آباد کوه‌های صعب العبوری دارد که بعضی زنبورداران با تراکتور زنبور را می‌برند بالای کوه و شب‌ها هم با خرس مبارزه می‌کنند. مملو از گون است. انواع گون‌ها از کتیرا تا گون گز اما بعضی سالها مثل امسال باد گرم همه اش را خشک می‌کند.

بعد می‌آیند اطراف زرد کوه بختیاری که جزو شهر کرد است. این صحرا هم از فریدونشهر که ما مستقر می‌شویم تا نزدیک لردگان حدود ۶۰ کیلومتر پوشش کوه هایش گون است.

به سمیرم هم نزدیک است؟

سید محمد رضویان: سمیرم جزو استان اصفهان است و نزدیک کوه دنا. پوشش مرتعیش جای خود دارد و گون هایش هم هست. از سمیرم که به سمت کهکیلویه برویم باز ارتفاعاتی هست که هنوز زنبورداران بومی نرفته اند و صعب العبور است.

از کجا به کجا

سید محمد رضویان: از اول جاده لردگان به طرف یاسوج و بویر احمد مرتعی است به نام شبدیز یا شولیز در کوه‌های بین لردگان و کهکیلویه و یاسوج است. بین سی سخت تا مال خلیفه اینجا یکی از مناطقی است که بخاطر برخورد اهالی خیلی جرأت رفتن به آنجا را نداریم. اما صحرا‌های بسیار خوبی دارد.

پس باید از اهالی اش تشکر کنیم که صحرا سالم مانده است!

سید محمد رضویان: سی سخت که پای قله دنا است هم گیاهان بسیار عالی ای دارد.

قدیم در این منطقه از گیاهانی مثل گون گز انگبین ده کیلو عسل می‌گرفتیم. گاهی در سه کوچ متوالی در این مناطق سی کیلو عسل می‌گرفتیم. عسلی که واقعاً ارگانیک بود و زنبور تغذیه نشده و دارویی هم به زنبور نداده بودیم. آن زمان کنه نبود. واروا و آکاراپیس وودی و این بلا‌ها نبودند. زنبور اصلاً دارو نمی‌خواست. الآن داروساز را دارو خورش کرده اند.

کویر مرکزی ایران

در مناطق کویری ایران هم جاهایی هستند که مناسب زنبور باشند؟

سید محمد رضویان: حالا برایتان می‌گوییم، در نائین تا شعاع ده تا بیست کیلومتری هیچ چیز ندارد اما از نائین به سمت یزد کمی که بروید از حدود این جاده تا اطراف معدن چادر ملو به شرطی که بارندگی باشد گیاهان فصلی خوبی هستند.

بین اردستان و نائین، ظفرقند وقتی باران بیاید پوشش گیاهی خوبی دارد. از اصفهان به طرف اردستان بیست کیلومتری اردستان مثلاً منطقه کچو گاوپونه بسیار خوبی دارد. عسل خوبی هم می‌گیرند. فقط مشکل آب هست که باید برای استفاده زنبور باید آبگاه درست کرد. این در حاشیه کویر است. از اردستان وقتی به طرف مهاباد بروید وقتی به کوه هایش برسی این کوه‌ها مملو از بادام کوهی، تنگس و گیاهان دیگر است.

یعنی از مهاباد به سمت نطنز یا بادرود؟

سید محمد رضویان: به سمت بادرود. البته به سمت کویر بادرود، محدوده زواره به سمت مهاباد کوه‌های بسیار غنی ای دارد. گوسفند‌های مهابادی که در کویر هستند حتی از گوسفندهای غرب ایران بهتر اند. زنبوردارانی که اطراف انارک یزد هستند هم موفق اند.

چوپانان بسیار صحرای قشنگی دارد. در خور و بیابانک هم صحرا بسیار زیباست و بعضی تا حدود روستای مصر پیش می‌روند. عمده گیاه آنجا خار شتر است.

من شنیده‌ام اکالیپتوس هم دارد.

سید محمد رضویان: اکالیپتوس اطراف شهر‌ها هست که مقدارش کم است، اما خار شتر در آنجا خیلی خوب است.

همین کویر نزدیک اردستان به سمت نائین هم خار شتر خوبی دارد.

فارس

در فارس چه خبر است؟

سید محمد رضویان : در فارس صحراهای خیلی زیادی وجود دارند. مثلاً از آباده که به سمت اقلید بیاییم در جنوب آباده منطقه شکار ممنوع بصیران قرار دارد. این صحرای وسیع تا جنوب اقلید و کوه بِل ادامه دارد. در یک سمت جاده و پشت آن ارتفاعات بسیار غنی ای قرار دارند. مرحوم روستایی خدا بیامرز یک سال که به منطقه بل آمده بود به قدری عسل گرفت که فقط یک خاور سرپولک برد. یک سال روزی اش بود. آمد. اما بعد از آن دیگر نیامد. ما که کمی آن طرف‌تر بودیم سری شش تا هفت کیلو گرفتیم اما او حدود سری بیست کیلو گرفت. آنجا منطقه حفاظت شده است اما او جایی گذاشته بود که کار به شکاربانی نداشت.

بعد از دامنه‌های بل به اطراف آباده می‌رفتیم که آنجا گاوپونه داشت. باز اینجا در سالهای پربارش پنج شش کیلو عسل می‌گرفتیم. اینجا که کار تمام می‌شد باید آماده می‌شدیم برای گز انگبین.

گاوپونه دیگر نیست؟

سید محمد رضویان: گاوپونه هست چون تلخ است و گوسفند نمی‌خوردش تا خشک شود ولی باران به فصل نمی‌زند که اینها نر کند و بالا بیاید. باران به وقت می‌خواهد که ریشه اش خیس شده و هر ریشه صد شاخه می‌دهد و هر شاخه شاید پنجاه تا صد گل دارد. گیاهی است بسیار خوشبو و عسل آن خیلی ملایم و خوشمزه است. مناطقی مثل آباده حتی تا کویر خودمان در اطراف اردستان، بیابانهای دور میمه و دلیجان و دشت موته گاوپونه فراوان دارند. آنجا قاسنی (باریجه )هم داشت. قاسنی گیاه کمیاب و پر ارزشی است.

قاسنی با جاوشیر کما فرق می‌کند؟

سید محمد رضویان: از خانواده آنها است اما قاسنی ویژگی‌های خاص خودش را دارد، جاوشیرکما عسل معطر و غلیظ و خوشبویی دارد اما قاسنی نه، ریشه اش را مثل گون کتیرا تیغ می‌زنند یک ترشحاتی دارد که جمع آوری می‌کنند و خیلی هم بودار است. اگر آدم بو بکشد شاید بی هوش شود ! می‌گویند ادکلن سازهای اروپایی برای ذخیره مخازن خود وقتی در گالن چیزی ریخته اند یک مقدار از این می‌ریزند رویش که مانعی باشد که بو در فضا پخش نشود و ماندگاری داشته باشد.

در حاشیه این کوه‌ها از مریم نخودی با ارزش هست، تا همان قاسنی و انواع و اقسام کرک ها. گیاهی از خانواده نعناها به اسم عرونه یا اروانه که عسل خیلی خوشمزه ای دارد و یا گیاهی به نام کُپ که اسم علمی آن را فراموش کرده ام نیز درآنجا وجود دارند.

اگر برویم به جنوب به منطقه کرمان و بافت چطور؟

سید محمد رضویان: اینجا‌ها هم صحراهای عالی ای داریم.

چه چیز دارند؟

سید محمد رضویان: همه چیز دارند مثل استان ما، اصفهان و اطراف شهر نجف آباد است تنوع گیاهی اش خوب است، بعضی از سالها بافت عالی می‌شود، انار، بردسیر…

سیرجان چطور؟

سید محمد رضویان: سیرجان هم خوب است و جنگل بسیار عالی ای دارد.

در جنگل چه دارد؟

سید محمد رضویان: بادام کوهی، بنه و خیلی گیاهان متنوع دیگر یک منطقه حفاظت شده شکاربانی است.

خوزستان

حاج آقا در مورد خوزستان هم توضیح دهید؟

سید محمد رضویان: خوزستان مراتع آبی دارد و آب فراوان. برای زمستان خوب است اما متأسفانه سرما هم دارد. صحرایش از یک ماه به عید شروع می‌شود. خب همین جا ما یک ماه به عید گل داریم.

مثلاً دزفول منطقه بسیار وسیعی است که از کرخه تا نزدیک شوش دانیال را شامل می‌شود، یک منطقه وسیع کشاورزی. سبزیجاتی مثل کاهو، کلم، کرفس، شلغم همه اینها از دشت دزفول می‌آید. آب دارند و می‌کارند و هوا هم مساعد است. زنبوردارانی که به آنجا می‌آیند غالباً آذری‌ها هستند، آمدنشان برای نجات از سرما است.

کشاورزی آنجا کشاورزی پاکی است در ده هکتار گندم آنجا یک گل نمی‌بینید در یک هکتار سبزیجات آنجا یک گل استثناء می‌بینید من سه سال که بدلیل خشکسالی به آنجا رفتم نتیجه ای ندیدم…

مرکبات ندارند؟

سید محمد رضویان: مرکبات زیر دزفول در منطقه شمس آباد موجود است اما عید گل می‌کند. ما قبل از عید گل می‌خواهیم. زنبوردار نیاز دارد قبل از گل مرکبات زنبورش رشد کرده باشد که زمان گل مرکبات بتواند عسل بیاورد. مراتع حد فاصل کرخه تا مهران و دهلران هم هست. آنجا حتی خلیلو هم دارد اما آنقدر ازدحام چرا زیاد است که دام‌ها حتی ریشه‌ها را هم می‌خورند.

پس شما کلاً خوزستان را توصیه نمی‌کنید.

سید محمد رضویان: بله همینطور است فقط در منطقه هفت تپه دو نوع گیاه می‌کارند که یکی کلزا بود که رها شد و یکی شبدر رانجر که گلی خوشه ای دارد و برای اصلاح نژاد شبدر آورده اند. زنبوردارها تا پنجاه روز بعد از عید آنجا می‌مانند و در گرما و فراوانی پشه آن منطقه عسل می‌گیرند، اما مجموعاً سازندگی ندارد چه در خشکسالی و چه در ترسالی.

در اطراف سد شهید عباس پور بادام کوهی فراوان است اما سرما هم خیلی شدید است و هرچقدر جلوتر بروید و از اهواز به طرف بهبهان ومنطقه کازرون هوا گرمتر و تنوع گیاهی بیشترمی شود وزنبور ساخته می‌شود سرما کمتر می‌شود و به بوشهر که برسید دیگر سرما نیست.

در بهبهان کُنار هم فراوان است اما به دلیل بافت کوه هایش زنبور سرخی زیاد دارد. باران هایی هم که بعضی اوقات در جنوب میزد در آنجا کمتر می‌آمد. باران زنبورهای سرخ را چون کندویشان داخل زمین است از بین می‌برد. مضافاً مرغ‌های زنبورخوار هم در منطقه خوزستان خیلی زیاد هستند.

مناطق گرمسیر جنوب

خب برویم به منطقه جنوب که اکثر زنبورداران علاقه دارند به آنجا روند. منطقه خیلی وسیع است از خوزستان شروع می‌شود تا بندر عباس و سیستان و ایرانشهر و… البته فکر کنم زنبورداران دو سه فرقه هستند یا به خوزستان می‌روند یا…

سید محمد رضویان: تنها اگر باران بیاید می‌توان به جنوب رفت. این نکته اساسی است. از هفتاد – هشتاد روز به عید تنوع گیاهی شروع می‌شود.

یک بحثی بود که به معاون وزیرگفتیم که اتحادیه زنبورداران نیاز دارد یک رابطه نزدیک با هواشناسی ایران داشته باشد، وضعیت بارندگی را باید بفهمیم، یک پیش بینی هایی می‌کنند که مفید است. مثل امسال زنبور تا بندر عباس نرود و بی نتیجه برگردد. امسال همه زنبور چهار قاب بردند و دو قاب برگرداندند، به دلیل اینکه خشکسالی بود و باران نیامد.

جنوب یعنی کجا ؟

سید محمد رضویان : از اول برازجان تا کنگان تا گاوبندی تا منطقه لارستان آن طرف‌تر قیر وکارزین، پشت جهرم این مناطق به شرطی که باران بیاید دریای گل و تنوع گیاهی است.

حاجی آباد چطور؟

سید محمد رضویان: دوراهی حاجی آباد به سمت بندر عباس بد نیست. اما مراتع آنجا گل‌های فارس را ندارد.

در مناطق کازرون و برازجان و اهرم چه پوشش گیاهی ای وجود دارد؟

سید محمد رضویان: در کازرون عمده پوشش مرکبات است و جنگل‌های اطراف کازرون هم درختانی مانند بنه و بلوط دارند و هم بادام کوهی و تنگس. این منطقه خوب است ولی درجه حرارتش ده درجه از بوشهر خنک‌تر است، با این حال اگر سال بارندگی باشد از بوشهر عقب نمی‌افتد و مراتعش بسیار عالی می‌شود و بکر و دست نخورده است.

برازجان چطور؟ آنجا می‌توان عسل گرفت؟

سید محمد رضویان: ما چند سالی که در برازجان بودیم عسل نگرفتیم اما زنبور سازی بسیار خوبی داشتیم.

شکروک و قنقال متعلق به کدام منطقه است؟

سید محمد رضویان: آنها مربوط به اطراف جم ریز و کنگان است.

اهرم چه طور است؟

سید محمد رضویان: شهر اهرم یا تنگستان کشاورزی بی ضرری دارد. یعنی تنباکو دارند که نیازی به سم ندارد. آبشان نیمه شور است ولی زنبور سازی بسیار عالی ای دارد باز هر چه به سمت بوشهر بیایید عالی است ولی سیل گیر است و ممکن است آب همه چیز را با خود ببرد اما به سمت اهرم بیشتر کوهستانی است.

پس باید کندوها را در ارتفاع مستقر کرد.

سید محمد رضویان: بله جایی که سیل نگیرد، تا نزدیکی‌های آبدان، دوراهک، جاشک و بندر دیر که اطراف کنگان است. اینجا، در سال بارندگی شب‌ها از بوی گل خوابم نمی‌برد و تنگی نفس می‌گرفتم! در مسیر اهرم به برازجان منطقه سمل و گلنگان و ابوالفیروز و سرکره در این محدوده زنبور داشتیم که خدا میداند چه بوی گلی می‌آمد و زنبور چه می‌کرد!

از اهرم به سمت جنوب شرق تا فاصله صد کیلومتری، تا کنگان در صورت بارندگی هم هوای بسیار عالی دارد هم رطوبت خوبی دارد و از هفتاد، هشتاد روز مانده به عید گرده قطع نمی‌شود تا حتی شصت روز بعد از عید. سال‌های آب سالی، هم کوه‌های خوبی دارد هم دشت غنی و تنوع گیاهی دارد.

از لار تا بستک که می‌رسد به بندر لنگه، این محدوده بسیار عالی است، هوای بسیار خوب و از نظر پوشش گیاهی هم همه چیز دارد یعنی شما در اَرَد و بِیرم و فِداغ و اطراف گاوبندی هرچیز ببینید در این منطقه بیشتر می‌بینید اما به شرط بارندگی، چند بار که بچه‌های ما رفته بودند زنبور یک قاب بردند و سه تایش کردند. اینقدر زنبور ساخته شد. حالا هر چقدر به طرف خود لار بروید تا گاوبندی( پارسیان )و خنج و گراش و عوض در این مناطق بهار بسیار خوبی دارد. از نزدیک عید زنبورسازی بی نهایت عالی ای دارد و همه جایش سبز است. البته اگر بارندگی نباشد کویرمی شود و باد خشکی که شن می‌آورد می‌وزد.

بیابانهای اطراف لارستان هم اگر باران به وقت ببارد تنوع گیاهی اش شبیه به مرکز ایران است با اینکه در جنوب است.

دشت گل می‌شود.

سید محمد رضویان: دشت گل می‌شود، حتی پوشش گیاهی ارتفاعات اش با مناطق ما شبیه است.چه کسی باور می‌کند در ارتفاعات اطراف ارد و بیرم و فداغ که جزو لارستان است گیاه زول که متعلق به منطقه سرد سیر است سبز شود. اینها را ما دیده ایم.

جهرم

لطفاً در خصوص منطقه جهرم هم توضیح بدهید؟

سید محمد رضویان: لطفا روی نقشه مناطق اطراف جهرم را نام ببرید تا توضیح بدهم.

در جهت شمالی جهرم قطب آباد.

سید محمد رضویان: قطب آباد تا خفر و خود خفر شامل چند آبادی است که درخت بادام و مرکبات دارد.

بادام کوهی دارد؟

سید محمد رضویان: بادام کوهی در کوه هایش موجود است اما تعداد آن کم است. اینجا یک مرتعی است برای بعد از عید که گیاه خلیلو دارد. خفرتا نزدیک‌های کوار حتی تا نزدیک شیراز.

خلیلو چیست؟

سید محمد رضویان: گیاه خلیلو که عسل سرخ و معطری دارد که از لحاظ خواص درمانی بسیار عالی است. چند سالی است که این عسل را اصلاً ندیده ایم. حالا به علل مختلف، این گیاه شیرین است و گوسفندان عشایر کوچ رو آن را می‌خورند. تا می‌آید به گل برسد آنها ریشه‌اش را هم خورده اند. بعضی سالها ما عسلش را جداگانه می‌گرفتیم. در حوالی جهرم چه به طرف جاده لار و چه به طرف جاده شیراز در بیابانها فراوان بود و بعد از مرکبات شهدش می‌آمد.

حالا دیگر نیست. شاید الآن بیست و پنج سال است که من دیگر این عسل را ندیده ام، ده دوازده سال پیش پای دریایش رفتم و شهد هم روی گل خوابیده بود – گلش مثل گل شبدر است وقتی به آن دست می‌زنید دست آدم از شهد‌تر می‌شود – اما زنبور رویش کار نکرد. علتش را فقط خدا می‌داند اما زمان قدیم سالها ما عسل خلیلو را می‌گرفتیم. درهر صورت ما از جهرم که می‌آمدیم حدود هشتاد کیلومتری این گیاه بود تا نزدیک‌های یک منطقه ای به نام کوار که در آنجا کشاورزی است و این گیاه را هم دارد.

یا مثلاً «خانه کهدان»؟

سید محمد رضویان: این خانه کهدان که گفتید درختان بادامش برای زنبور سازی بسیار عالی است. فصل گل دهی‌اش هم قبل از عید است.

از قطب آباد جاده‌ای که به سمت فسا می‌رود. این محدوده ای است که هم مرکبات دارد و هم در سال بارندگی دریای خلیلو است. از قطب آباد به سمت جهرم جاده حیدر آباد که به جهرم متصل می‌شود. خود شهر جهرم به سمت جاده قیر و کارزین ارتفاعات خاصی هست و دهی به نام سی مکان، لطفاً روی نقشه پیدا کنید.

من مانیان را پیدا کردم.

سید محمد رضویان: بله همینجا در این محدوده بعد از جهرم نزدیک یرگ و مانیان ارتفاعاتی هست که سیاه کوه نام دارد. یکی از انواع عسل‌های وحشی، نزدیک همین جا بدست می‌آید.

چه عسلی؟

سید محمد رضویان: زنیان وحشی(کوهی)

در چه فصلی به دست می‌آید؟

سید محمد رضویان: بعد از عید. اینجا دونوع گیاه بهاره دارد که یکی خلیلو و دیگری زنیان وحشی است. محدوده جهرم چه در همین جاده و چه در جاده قدیم لار.

پایین بسمت خنج چطور؟

سید محمد رضویان: خنج و گراش این گیاه را ندارند.

خب این‌ها که گفتیم برای بعد از عید است، یکبار هم زنبورداران در پاییز می‌روند اینجا برای کُنار… این محدوده که شما می‌بینید همه اش کنار است یعنی از جهرم به طرف لارستان کنار است، بندر عباس کنار است قیرو کارزین به سمت خنج وگراش و لار، منصور آباد، بیدشه، محدوده لارستان که شروعش از قیر و کارزین است تا بستک و بندر لنگه اینها همه کنار دارند.

اکالیپتوس چطور؟

سید محمد رضویان: برای اکالیپتوس، قطب آباد که در شمال جهرم است را باید به سمت زاهد شهر بروید، نوبندگان که نزدیک فسا است در این حد فاصل جنگلی است به نام جنگل کوثر مرکز اکالیپتوس ایران اینجاست که حدود پانصد هکتار اکالیپتوس دارد. اینجا چند آبادی بوده که ساکنان آن روستاهایشان را ترک کردند و فردی بنام مهندس کوثر در اوایل انقلاب این منطقه را آباد کرد و در آنجا اکالیپتوس کاشت. دریای اکالیپتوس است عسل اکالیپتوس هم از همین جا می‌آید و جای دیگری عسل اکالیپتوس نداریم. بین جهرم به فسا.

فصل اکالیپتوس چه زمانی است؟

سید محمد رضویان: بیست تا بیست و پنج روز بعد از عید گل می‌کند. سه چهار گل را داریم که شبیه پیاله هستند. یکی شان کنار است، یکی هم اکالیپتوس. اینها گلشان نه تیغ دارد و نه خار. شهد فراوان هم دارد. زنبور خرطومش را درون کاسه آن فرو می‌کند و نوشدانش را از شهد پر می‌کند و می‌رود.

پس باید محصول زیادی برداشت کنند؟

سید محمد رضویان: بله اصلاً علت اینکه حتی اگر هوا یاری نکند و زنبور تنها دو، سه ساعت در روز روی این گل‌ها کار کند عسل خوبی می‌آورد این است. شهد اینها خیلی راحت الهضم و راحت البلع هست و دیگر زنبور مثل وقتی که در خار و تیغ زول و گون کار می‌کند از بین نمی‌رود، شهد را می‌مکد و سریع می‌آید و دوباره حرکت از نو.

غیر از این مناطق کنار در جای دیگری هم هست؟

سید محمد رضویان: در اطراف چابهار هم خیلی کم دیده ام وقتی از چابهار به طرف بندر عباس می‌روید کم و بیش می‌توان کنار را دید. بیابانهای جیرفت و کهنوج هم دارد. بیابانهای میناب هم دارد اما عمده مناطقی که کنار استحصال می‌شود درجنوب بوشهر و لارستان است، خنج،گراش، عوض و…

کلامی با زنبوردارها

در پایان خواهش می‌کنم اگر صحبتی با زنبوردارها دارید بفرمایید؟

سید محمد رضویان: یک زنبوردار چه قدیمی چه جدید باید اولاً گیاه شناسی بلد باشد و وقت گل را بداند. طول گل دهی را بداند. هیچ وقت برای یک گل به صحرا نرود. حداقل سه گل در یک مرتع انتخاب کند. سعی کند نزدیک کوه باشد که دشت و کوه را با هم داشته باشد. خدا قدیمی‌ها را بیامرزد عجب حرف هایی می‌زدند، چون من هم مثل خود شما اهل تحریر بودم در جوانی ام از صحبت‌های اینها استفاده می‌کردم، تلمذ می‌کردم، بچه‌ها تعجب می‌کنند که تو چطور این صحراها را پیدا کردی؟ می‌گویم فقط علاقه، یک موتور داشتم ماشین هم نداشتم، یکبار هم در یکی از ارتفاعات خوردم زمین که فقط خدا نجاتم داد، همین طور به صحرا گردی می‌رفتم و موفق هم بودم. زنبوردارها هم اگر این روش‌ها را به کار گیرند ان شاء الله موفق خواهند بود.

از لطف شما متشکرم.

شماره همراه حاج سید محمد رضویان:

۰۹۱۳۱۳۱۴۴۷۵

منبع: نحل منفرد

اخبار مرتبط